سریال Game of thrones (فصل اول – قسمت سوم)

دوره آموزش زبان با سریال بازی تاج و تخت

آموزش زبان با سریال Game of thrones

چرا آموزش زبان با سریال بازی تاج و تخت؟

بدون شک یکی از زیباترین سریال های تاریخ، سیال بازی تاج و تخت (Game of Thrones) می باشد. در این سریال تاریخی، از جملات، اصطلاحات و لغات بسیار مهم و کاربردی در یادگیری زبان استفاده می شود. تیم سریز با دقت بسیار، تمام این اصطلاحات، افعال دو کلمه ای و لغات را قسمت به قسمت جدا کرده و با جزوه و تمرین بیشتر به توضیح آنها پرداخته است. این دوره برای زبان آموزان با سطح متوسط طراحی شده و بسیار مناسب برای تقویت لهجه بریتیش می باشد. در پایین ه ویژگی ها و نحوه استفاده از دوره آموزش زبان با سریال game of thrones را مشاهده می فرمایید.

ویژگی های آموزش زبان با سریال گیم آف ترنز

  • یادگیری اصطلاحات کاربردی و مهم
  • افزایش دامنه لغات به صورت تضمینی
  • به خاطر سپردن جملات مهم در سریال
  • تقویت لهجه زیبای بریتیش
  • مناسب برای داوطلبان آیلتس، تافل، PTE و …
  • روشی بسیار جذاب برای عاشقان سریال گیم آف ترنز
  • شیوه تضمینی برای حفظ لغات، جملات و اصطلاحات
  • تمرین بیشتر با جزوه ی ضمیمه شده

خب حالا که از اهمیت یادگیری اصطلاحات این سریال آگاه شدین بیاین شروع کنیم.

اصطلاحات سریال Game of thrones: فصل اولقسمت سوم

در این پست، قصد داریم 6 اصطلاح کاربردی استفاده شده در قسمت سوم از فصل اول سریال بازی و تاج و تخت را یاد بگیریم. ترجمه تمرین ها باعث می شوند یادگیری چندبرابر شود پس بعد از دیدن هر بخش حتما تمرین هارا ترجمه کنید و پاسخ خود را با پاسخ صحیح هرکدام در انتهای پست مقایسه کنید.

مطالبی که در قسمت سوم سریال بازی تاج و تخت باید یاد بگیریم:

  1. پیش از اینها باید … ، خیلی وقت پیش باید …
  2. از ته دل احساس کردن
  3. برو، بزن به چاک
  4. پا گذاشتن در جایی
  5. همش همینه
  6. وقتش که برسه

سریال Game of thrones (فصل اول - قسمت سوم)

Ex: About time we had some stern northern leadership.

خیلی وقت پیش باید رهبری سفت و سخت شمالی میداشتیم.

نکته: فعل و فاعل آن it’s می باشد.

Ex: I know they did it, Ned. The Lannisters. In my bones, I know it.

میدونم اونا اینکلرو کردند ند. لنیسترها. از ته دل احساس میکنم میدونم

نکته: فعل آن feel است. که میشه feel sth in your bones

Ex: off with you!

برو.

Ex: It’s nine years since I’ve set foot in the capital.

از وقتی که پامو گذاشتم تو پایتخت، 9 سال میگذره.

Ex: If that’s all, your Grace…

اگه همش همینه سرورم…

نکته: از that’s it هم میتونیم استفاده کنیم.

Ex: and when the time comes, to make little princes and princesses.

و وقتش که برسه پرنس و پرنسس های کوچولو درست میکنین.

    1. It’s about time she got a job.
    2. It’s going to be a good summer – I can feel it in my bones.
    3. I got to go! Off with you!
    4. He even refuses to set foot in an art gallery.
    5. Just out of curiosity, that’s all.
    6. She’s looking forward to going to college, though she might be nervous when the time comes.

دیدگاهتان را بنویسید