سریال Friends (فصل اول – قسمت اول)

آموزش زبان با سریال Friends

چرا آموزش زبان با سریال فرندز؟

مطمئنا درهر سایت و منبع آموزش زبانی، سریال Friends به گوشتون خورده است. این سریال بهترین سیتکام های انگلیسی زبان و مرجعی بسیار آموزنده برای یادگیری زبان انگلیسی است. اصطلاحات به کار رفته در این سریال فوق الاده کاربردی و رایج هستند. هدف ما جدا کردن لغات، اصطلاحات، افال دوکلمه ای و جملات مهم این سریال بی نظیر بوده و کمکی برای زبان آموزان برای یادگیری آسانتر و کاربردی تر زبان انگلیسی است.

ویژگی های آموزش زبان با سریال محبوب Friends

  • یادگیری اصطلاحات کاربردی و مهم
  • افزایش دامنه لغات به صورت تضمینی
  • به خاطر سپردن جملات مهم در سریال
  • تقویت لهجه زیبای امریکن
  • مناسب برای داوطلبان آیلتس، تافل، PTE و …
  • روشی بسیار جذاب برای عاشقان سریال فرندز
  • شیوه تضمینی برای حفظ لغات، جملات و اصطلاحات
  • تمرین بیشتر با جزوه ی ضمیمه شده

خب حالا که از اهمیت یادگیری اصطلاحات این سریال آگاه شدین بیاین شروع کنیم.

اصطلاحات قسمت اول فصل اول سریال فرندز

ویدیو از چنل یوتیوب بارگذاری شده، پس برای دیدن آن باید فیلترشکن خود را روشن کنید.

اصطلاحات سریال Friends: فصل اولقسمت اول

در این پست، قصد داریم 9 اصطلاح کاربردی استفاده شده در قسمت اول از فصل اول سریال فرندز را یاد بگیریم. ترجمه تمرین ها باعث می شوند یادگیری چندبرابر شود پس بعد از دیدن هر بخش حتما تمرین هارا ترجمه کنید و پاسخ خود را با پاسخ صحیح هرکدام در انتهای پست مقایسه کنید.

مطالبی که در قسمت اول سریال فرندز باید یاد بگیریم:

  1. ناگهان
  2. به هرحال، بگذریم
  3. کاریش نداشته باشید، راحتش بزارید، بهش سخت نگیرید
  4. یه خیریتی توشه
  5. به ذهنم رسید
  6. رو دور بودن، کارها بر وفق مراد بودن
  7. یه چیزیش هست، یه مشکلی داره
  8. چیکاره ای؟ (مثلا امشب چیکاره ای؟)
  9. تحت هیچ عنوان، به هیچ وجه من الوجوه

سریال Friends (فصل اول - قسمت اول)

Ex: All of a sudden, the phone starts to ring.

ناگهان، تلفن شروع به زنگ زدن می کنه

نکته: مترادف های مهم آن: suddenly, out of the blue

Ex: The word you’re looking for is: “anyway”

کلمه ای که دنبالش می گردی هست: “بگذریم”

Ex: Give her a break, it’s hard being on your own for the first time.

راحتش بزارید، سخته واسه اولین بار رو پا خودت واسی.

Ex: this is probably for the best, y’know? Independence. Taking control of your life.

احتمالا یه خیریتی توشه، میدونی؟ مستقلی، گرفتن کنترل زندگیت.

Ex: And then I got really freaked out, and that’s when it hit me.

و خیلی ترسیدم و این همون موقعی بود که به ذهنم رسید.

Ex: while you’re on a roll, if you feel like you gotta make like a Western omelet or something.

حالا که رو دوری، اگه حال درست کردن املت وسترن یا چیزی دیگه ای داری….

Ex: C’mon, you’re going out with the guy! There’s gotta be something wrong with him!

بیخیال، تو داری با طرف قرار میزاری! حتما باید یه چیزیش باشه.

Ex: what’re you up to tonight?

امشب چیکاره ای؟

Ex: I have no brackety thing, I see no worm guys whatsoever.

هیچ چیز براکتی ندارم، هیچ رفیق کرمی (منظورش پیچه) به هیچ عنوان نمیبینم.

    1. All of a sudden, the lights went out.
    2. Anyway, I should get back to work.
    3. Give him a break. He was only five minutes late.
    4. What was done was done. And it was probably for the best.
    5. I was studying then it hit me I have an English class.
    6. After answering five questions in a row, I realized I was on a roll.
    7. There is sth wrong with the laptop.
    8. Guys, what’re you up to tonight?
    9. “Did you have any idea what was happening at the time?” “None whatsoever.

14 دیدگاه

به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.

دیدگاهتان را بنویسید