سریال Friends (فصل اول – قسمت دوم)
آموزش زبان با سریال Friends
چرا آموزش زبان با سریال فرندز؟
مطمئنا درهر سایت و منبع آموزش زبانی، سریال Friends به گوشتون خورده است. این سریال بهترین سیتکام های انگلیسی زبان و مرجعی بسیار آموزنده برای یادگیری زبان انگلیسی است. اصطلاحات به کار رفته در این سریال فوق الاده کاربردی و رایج هستند. هدف ما جدا کردن لغات، اصطلاحات، افال دوکلمه ای و جملات مهم این سریال بی نظیر بوده و کمکی برای زبان آموزان برای یادگیری آسانتر و کاربردی تر زبان انگلیسی است.
ویژگی های آموزش زبان با سریال محبوب Friends
- یادگیری اصطلاحات کاربردی و مهم
- افزایش دامنه لغات به صورت تضمینی
- به خاطر سپردن جملات مهم در سریال
- تقویت لهجه زیبای امریکن
- مناسب برای داوطلبان آیلتس، تافل، PTE و …
- روشی بسیار جذاب برای عاشقان سریال فرندز
- شیوه تضمینی برای حفظ لغات، جملات و اصطلاحات
- تمرین بیشتر با جزوه ی ضمیمه شده
خب حالا که از اهمیت یادگیری اصطلاحات این سریال آگاه شدین بیاین شروع کنیم.
اصطلاحات قسمت دوم فصل اول سریال فرندز
ویدیو از چنل یوتیوب بارگذاری شده، پس برای دیدن آن باید فیلترشکن خود را روشن کنید.
اصطلاحات سریال Friends: فصل اول – قسمت دوم
در این پست، قصد داریم 16 اصطلاح کاربردی استفاده شده در قسمت دوم از فصل اول سریال فرندز را یاد بگیریم. ترجمه تمرین ها باعث می شوند یادگیری چندبرابر شود پس بعد از دیدن هر بخش حتما تمرین هارا ترجمه کنید و پاسخ خود را با پاسخ صحیح هرکدام در انتهای پست مقایسه کنید.
مطالبی که در قسمت دوم سریال فرندز باید یاد بگیریم:
- تا آنجا که به کسی مربوط می شود (میدانند)
- احتمالا،شاید
- حمله یا کنایه ی ناجوانمردانه
- آشنا با
- اعتبار گرفتن
- مثال زدن، به عنوان مثال
- بهانه دادن دست کسی
- نظر داشتن روی کسی
- خاموش کردن چراغ
- با یک دید واقع بینانه به قضایا نگاه کردن، با دیدی بازتر (بدون غرض،بیطرفانه) به قضایا نگاه کردن.
- با جریان پیش رفتن_ وفق دادن خودتون با مشکل
- بلند پروازی
- انتقاد را نسبت به کسی کم کردن، فشار از روی کسی برداشتن
- از روی حوصله کاری را انجام دادن
- این نصیحت رو از من داشته باشید (یه هشدار)
سریال Friends (فصل اول - قسمت دوم)
Ex: That’s because as far as my parents are concerned, Ross can do no wrong.
به خاطر اینه که تا اونجاییکه به پدرومادرم مربوط میشه راس هیچ کار اشتباهی نمیتونه بکنه
Ex: Chances are he’s gonna be this, this broken shell of a man
احتمالا او قراره روحیش خیلی خراب باشه (آدم شکستهای به نظر برسه)
Ex: I know it was a cheap shot, but I feel so much better now.
میدونم که حمله ناجوانمردانه ای بود اما الان خیلی احساس بهتری دارم.
Ex: of course, she- uh- familiar with our.. special situation?
البته، او با موقعیت خاص ما آشناست؟
Ex: No no no, she gets a credit, hey, I’m in there too.
نه او اعتبار می گیره منم اونجام ها.
Ex: Give me a ‘for instance’. : Well, uh, uh, I don’t know, okay, okay, how about with the, uh, with the baby’s name?
یک مثال بزن. :بسیار خب…. من نمیدونم…باشه….باشه…..انتخاب اسم بچه چطوره؟
Ex: Look, I’m sorry, guys, I just don’t wanna give them any more ammunition than they already have.
نگاه کن، متاسفم بچه ها ولی من نمیخام بیشتر از این بهونه ای دستشون بدم.
Ex: Do you remember the Ludwins? The big one had a thing for you, didn’t she?
خانواده لادوینز رو یادت میاد؟ دختر بزرگشون بهت نظر داشت مگه نه؟
Ex: Hit the lights, please.
لامپ ها را خاموش کن لطفا.
Ex: Kinda puts that whole pillow thing in perspective, huh, Mon?
یجورایی به قضیه بالشت با دیدی بازتر نگاه میشه نه مانیکا؟
Ex: Things change, roll with the punches. I believe Julia’s on the table..?
اوضاع تغییر میکنه، خودتو با شرایط وفق بده، فکر کنم جولیا گزینه ی خوبیه..؟
Ex: Look, there are people like Ross who need to shoot for the stars, with his museum, and his papers getting published.
ببین آدمایی مثل راس نیاز به بلندپروازی دارند، موزه و مقاله هاش رو ببین.
Ex: Were you planning on bringing up the whole baby/lesbian thing? Because I think it might take some of the heat off me.
نقشه ای داری اون قضیه بچه و لزبین رو بیاری وسط؟چون فکر میکنم ممکنه با گفتننش فشار از رو من برداشته شه.
Ex: these people are pros. They know what they’re doing, they take their time.
جالبه اینا حرفه این. قشنگ میدونند دارند چیکار میکنند. از روی حوصله انجام میدن. (عجله نمیکنند)
Ex: Yeah, well, word of advice: Bring back the comedian. Otherwise next time you’re gonna find yourself sitting at home, listening to that album alone.
خب این نصیحت رو از من داشته باشید، کمدین رو برگردون، درغیراینصورت دفعه بعدی میبینی که خونه نشستی و داری تنهایی به آلبوم گوش میدی.
نکته: به جای word میتوان از warning/caution/advice/thanks هم استفاده کرد
a word of warning/caution/advice/thanks etc
-
- As far as I’m concerned, the issue is over and done with.
- Chances are (that) they’ll be late
- I think, making fun of his wife was a cheap shot.
- I’m sorry, I’m not familiar with your poetry.
- She got no credit for solving the problem
- In the electronics industry, for instance, 5,000 jobs are being lost.
- I’ve never given any ammunition to anyone in my life.
- All of the girls had a thing for me.
- I go any time I’ll hit the lights.
- Let’s try to talk about both sides of the issue and put it in perspective.
- Strong industries were able to roll with the punches during the recession
- My parents always taught me to shoot for the stars when I was growing up—that I could be anything I set my mind to!
- The deputy’s resignation over the scandal has taken some of the heat off his superior.
- take your time if you’re planning a big job.
- It’s a beautiful city, but a word of warning: street robberies are very common.
2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
That’s so good
very kind of you to say