سریال Game of thrones (فصل اول – قسمت دوم)

آموزش زبان با سریال Game of thrones

چرا آموزش زبان با سریال بازی تاج و تخت؟

بدون شک یکی از زیباترین سریال های تاریخ، سیال بازی تاج و تخت (Game of Thrones) می باشد. در این سریال تاریخی، از جملات، اصطلاحات و لغات بسیار مهم و کاربردی در یادگیری زبان استفاده می شود. تیم سریز با دقت بسیار، تمام این اصطلاحات، افعال دو کلمه ای و لغات را قسمت به قسمت جدا کرده و با جزوه و تمرین بیشتر به توضیح آنها پرداخته است. این دوره برای زبان آموزان با سطح متوسط طراحی شده و بسیار مناسب برای تقویت لهجه بریتیش می باشد. در پایین ه ویژگی ها و نحوه استفاده از دوره آموزش زبان با سریال game of thrones را مشاهده می فرمایید.

ویژگی های آموزش زبان با سریال گیم آف ترنز

  • یادگیری اصطلاحات کاربردی و مهم
  • افزایش دامنه لغات به صورت تضمینی
  • به خاطر سپردن جملات مهم در سریال
  • تقویت لهجه زیبای بریتیش
  • مناسب برای داوطلبان آیلتس، تافل، PTE و …
  • روشی بسیار جذاب برای عاشقان سریال گیم آف ترنز
  • شیوه تضمینی برای حفظ لغات، جملات و اصطلاحات
  • تمرین بیشتر با جزوه ی ضمیمه شده

خب حالا که از اهمیت یادگیری اصطلاحات این سریال آگاه شدین بیاین شروع کنیم.

اصطلاحات سریال Game of thrones: فصل اولقسمت دوم

در این پست، قصد داریم 9 اصطلاح کاربردی استفاده شده در قسمت دوم از فصل اول سریال بازی و تاج و تخت را یاد بگیریم. ترجمه تمرین ها باعث می شوند یادگیری چندبرابر شود پس بعد از دیدن هر بخش حتما تمرین هارا ترجمه کنید و پاسخ خود را با پاسخ صحیح هرکدام در انتهای پست مقایسه کنید.

مطالبی که در قسمت دوم سریال بازی تاج و تخت باید یاد بگیریم:

  1. بزن به چاک
  2. سهم خود را انجام دادن
  3. سلامم رو به … برسون
  4. باشه خب! ، باشه مشکلی نیست! ، باشه اشکالی نداره!، هرچه باداباد
  5. خاطر جمع بودن ، مطمئن بودن
  6. قلق کاری را بلد بودن
  7. سخت گرفتن به خود یا دیگران
  8. خب که چی؟ ، حالا که چی؟
  9. فایده اش چیه؟ ، چه فایده ایی داره؟

سریال Game of thrones (فصل اول - قسمت دوم)

Ex: Away with you Dog. You’re scaring my lady.

بزن به چاک، سگ. داری بانوی من رو میترسونی.

Ex: I must do my part for the honor of my house. Wouldn’t you agree?

باید برای شرف خاندانم سهم خودمو انجام بدم. تو باشی موافقت نمی کنی؟

متراذف: pull your weight / do your fair share of your work

Ex: Give my regard to Night’s Watch.

سلامم رو به نگهبانان شب برسون.

Ex: We found no trace of the direwolf, your Grace. So be it.

هیچ ردی از گرگ پیدا نکردیم اعلی حضرت. باشه مشکلی نیست.

Ex: You can rest assured of that.

میتونی ازاین مطمئن باشی.

Ex: I’ll know my way around by then.

یک راهی واسش پیدا میکنم.

Ex: You’re too hard on yourself. You always have been.

تو خیلی به خودت سخت می گیری. همیشه همینجوری بودی.

Ex: What of it? Should we send her a wedding gift?

خب که چی؟ باید واسش هدیه عروسی بفرستیم؟

Ex: What good will my sympathies do them?

همدردی من برای اون ها چه نفعی داره؟

    1. ‘Away with you!’ shouted Rory. ‘I don’t need your advice!’
    2. We haven’t asked you to do anything extra. Just do your part.
    3. How is Anne? Please give her my regards.
    4. If she wants to spend all her money on clothes, so be it.
    5. You may rest assured that it will be ready on time.
    6. Those two guys really know their way around an engine.
    7. Perhaps I’m too hard on her.
    8. “That’s the third time you’ve done that!” “Yeah, what of it?”
    9. What’s the good of writing them a letter? They never read them anyway.

دیدگاهتان را بنویسید