درس اول کتاب اصطلاحات متوسط
آموزش کتاب idioms and phrasal verbs intermediate (درس اول)
فصل اول کتاب، مقدمه ای برای idiom ها (اصطلاحات) و phrasal verb ها (افعال دو کلمه ای) است. در درس اول با مفهوم idiom ها یا اصطلاحات آشنا می شوید و در عین حال 20 اصطلاح کاربردی را در قالب 4 نکته مرور می کنید. این نکات و اصطلاحات به طور کامل در ویدیو به همراه مثال از داخل فیلم و سریال ها توضیح داده شده اند.
ویدیو از چنل یوتیوب بارگذاری شده، پس برای دیدن آن، فیلترشکن خود را روشن کنید.
اصطلاحات درس اول کتاب Idioms
1.Lose face: To be less respected
کوچک شدن / آبروی کسی رفتن
Ex: He could lose face if other people see that he got everything wrong.
ممکن بود آبرویش برود اگر دیگر افراد ببینند که همه چیز رو اشتباه برداشت کرد.
تمرین: دوست ندارم جلوی رفیقام کوچک بشم.
نکته 1:
می توان از حرف اضافه with با این اصطلاح در معنای جلوی کسی، بجایin front of استفاده کرد.
Ex: I didn’t want to lose face with my family
ترجمه: نمی خواستم جلوی خانواده ام کوچک بشوم.
2. Turn a blind eye to: To pretend not to see something
نادیده گرفتن/ چشم پوشی کردن از
Ex: The teacher turned a blind eye to some of the children’s bad behavior.
معلم رفتار بد برخی از دانش آموزان را نادیده گرفت.
تمرین: بنظر من پدر مادرها نباید اشتباهات فرزندانشان را نادیده بگیرند.
نکته 2:
این اصطلاح برای بیان نادیده گرفتن مشکلات بیشتر کاربرد دارد و می توان در قالب شنیداری هم از اصطلاح زیر به معنی ناشنیده گرفتن استفاده کرد.
Turn a deaf ear to
Ex: The government shouldn’t turn a deaf ear to what people say.
ترجمه: دولت نباید حرف مردم را نشنیده بگیرد.
3. Out of the blue: Suddenly and unexpectedly
یهو/ ناگهان
Ex: My uncle just arrived out of the blue.
عموی من یهو سر و کله اش پیدا شد.
تمرین: داشتیم تلویزیون تماشا می کردیم که یهو برق رفت.
4. In the distance: Far away but able to be seen or heard.
از دور/ از فاصله بسیار زیاد/ در دور دست
Ex: We could see lights in the distance.
ما می تونستیم چراغ ها را از دور ببینیم.
تمرین: از دور می تونستم صدایش رو بشنوم.
نکته 3:
نکته: استفاده از حرف تعریف The ضروری می باشد.
5. Without fail: Always.
بلا استثنا/ را به را/ همیشه/ رد خور نداره!
Ex: I ring my mother every day without fail.
رد خور نداره که هر روز با مادرم تماس نگیرم.
تمرین: رد خور نداره که در روز سه تا بسته سیگار نکشه.
نکته 4:
نکته: این اصطلاح معمولا در پایان جمله بکار می رود.
6. If all else fails: If nothing else one has done is successful.
اگر شرایط مهیا نشه/ اگه گزینه های دیگه جواب نده
Ex: If all else fails, I will have to sell the car.
اگر شرایط جور نشه مجبور خواهم بود ماشین را بفروشم.
تمرین: اگر شرایط جور نشه دولت مجبور خواهد بود جام زهر را بنوشد.
7. Rings a bell: sounds familiar.
انگار یه جایی … شنیده ام/ آشنا به نظر می رسه
Ex: Have you heard of a virus called Corona virus? B: it rings a bell.
اسم ویروسی بنام کرونا رو شنیده ای؟ چقدر آشنا ست؟
تمرین: کتابی که شما دارید در موردش حرف میزنید آشنا بنظر میرسه.
نکته 5:
نکته: این اصطلاح زمانی بکار میرود که نام چیزی آشنا باشد نه قیافه یا چهره کسی که در این صورت از sounds familiar بکار می رود.
8. It/ That depends: Not certain about something
بستگی داره
Ex: Do you want to go out? That depends.
می خواهید بروید بیرون؟ بستگی داره.
تمرین: الف: دوست دارید در یک شهر بزرگ یا کوچک زندگی کنید؟ب: بستگی داره
9. Steer/ Stay clear of somebody/something: To avoid somebody or something
دور چیزی خط کشیدن/ دوری کردن از کسی یا چیزی
Ex: I would steer clear of that place. It’s not very safe.
من بودم دور اونجارو خط میکشیدم! اصلا امن نیست.
تمرین: برای داشتن آینده خوب باید دور تنبلی را خط بکشید.
10. Why/How/Where… on earth…?: To emphasize a question when you are angry or surprised.
آخه یا تو را بخدا چرا/چطور/کجا…..؟
Ex: Why on earth are you shouting? Be quiet!
آخه چرا داری داد می زنی؟ ساکت باش.
تمرین: آخه چرا داری گریه می کنی؟
11. Be in/Get into a state: To be/get anxious or upset
حال کسی خوش نبودن/ حال کسی بد شدن
Ex: She was in a terrible state, so I decided to stay and look after her.
حالش اصلا خوش نبود بنابراین من تصمیم گرفتم کنارش بمونم و ازش مراقبت کنم.
تمرین: به محض اینکه خبر را شنید حالش خیلی بد شد.
نکته 6:
می توانیم از کلمه terrible برای شدت دادن به این معنی استفاده کنیم.
12. make sense: To be practical and logical
عاقلانه بودن/ صلاح بودن
Ex: It makes a lot of sense to buy now while houses are cheap.
عاقلانه است الان که خانه ارزان هست خرید کنیم
تمرین: عاقلانه نیست کاری کنیم جلوی خانواده اش کوچک بشه.
نکته 7:
نکته: می توانیم از صفت a lot of قبل از این اصطلاح برای شدت دادن استفاده کنیم.
13. How come: Why; something surprising has happened.
چطور …؟
Ex: How come you are here so early.
چطور اینقدر زود آمدی؟
تمرین: چطور درب بسته است؟
نکته 8:
نکته: این کلمه می تواند بجای why بکار رود با این تفاوت که گوینده تعجب خود را نشان می دهد و نکته حائز اهمیت این است که از نظر گرامری مستقیما بعد از how come جمله بصورت خبری می آید.
14. Like mad: very fast/hard/much…
چه جور/ مثل چی/دیوانه وار
Ex: I had to run like mad to catch the bus.
مثل چی مجبور بودم برای رسیدن به اتوبوس بدوم.
تمرین: مثل چی داشت باران می بارید.
نکته 9:
نکته: می توانیم از اصطلاح flat out بجای این اصطلاح استفاده کنیم.
15 Be in two minds about (sth/ doing sth): To be uncertain about something
برای چیزی یا انجام کاری دو دل بودن
Ex: I was in two minds about going to Paul’s last night.
دیشب دو دل بودم بروم به خانه پاول یا نه.
تمرین: دو دل بودن ماشینم را بفروشم یا نه.
16. In the end: Finally
دست آخر/ نهایتا/ آخرش
Ex: In the end, I decided to go.
سرانجام تصمیم گرفتم بروم.
تمرین: دست آخر، دو هیچ شکست خوردیم.
17. Be a good thing (that): I’m happy it happened that…
خوب شد که ….
Ex: It’s a good thing that I did.
خوب شد که این کار را انجام دادم.
تمرین: خوب شد که واقعیت را بهش نگفتی.
18. A good laugh: one who always laughs
ادم خوش خنده
Ex: he was a good laugh.
ادم خوش خنده ای بود.
تمرین: این خیلی خوبه که شما آدم خوش خنده ای هستید.
19. Roll in money: To be rich
در پول غوطه خوردن
Ex: and apparently, he is rolling in money.
و از قرار معلوم، تو پول غوطه می خوره.
تمرین: دنبال کسی هستم که پولش از پارو بالا بره.
- I don’t like to lose face with my friends.
- I think parents shouldn’t turn a blind eye to their children’s bad behavior.
- We were watching T.V when, out of the blue, the power went out.
- I could hear him in the distance.
- He smokes three packets of cigarette every day without fail.
- If all else fails, the government will have to eat the humble pie.
- The book you are talking about rings a bell.
- A: Do you like to live in a large or small city? B: That depends.
- To have a brighter future you should stay clear of
- Why on earth are you crying?
- He got into a state as soon as he heard the news.
- It doesn’t make sense to make him lose face with his family.
- How come the door is closed?
- It was raining like mad.
- I was in two minds about selling my car.
- In the end, we were beaten two-nil.
- It’s a good thing that you didn’t tell him the truth.
- It’s a good thing that you are a good laugh.
- I’m looking for someone who is rolling in money.
2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
واقعا ممنونم…خدا خیرتون بده…
لطف دارین. چنل یوتیوب رو هم برای حمایت سابسکرایب کنید ممنونم