سریال The office (فصل اول – قسمت اول)
آموزش زبان با سریال The office
چرا آموزش زبان با سریال آفیس؟
سریال کمتر دیده شده آفیس، علاقه شما نسبت به زبان را چند برابر می کند. بیشتر اصطلاحات و جملات به کار رفته مناسب محیط کاری و اداری می باشد. نکته جالب توجه، یادگیری تکنیک های اسپیکینگ مانند سوال را با سوال جواب دادن و غیره در این سریال است که آن را در یادگیری زبان منحصر به فرد کرده است. از جملات قصار مایکل اسکات بزرگ هم می توان در اسپیکینگ بهره کافی را برد.
ویژگی های آموزش زبان با سریال محبوب The office
- یادگیری اصطلاحات کاربردی و مهم
- افزایش دامنه لغات به صورت تضمینی
- به خاطر سپردن جملات مهم در سریال
- تقویت لهجه زیبای امریکن
- مناسب برای داوطلبان آیلتس، تافل، PTE و …
- روشی بسیار جذاب برای عاشقان سریال آفیس
- شیوه تضمینی برای حفظ لغات، جملات و اصطلاحات
- تمرین بیشتر با جزوه ی ضمیمه شده
خب حالا که از اهمیت یادگیری اصطلاحات این سریال آگاه شدین بیاین شروع کنیم.
اصطلاحات قسمت اول فصل اول سریال آفیس
ویدیو از چنل یوتیوب بارگذاری شده، پس برای دیدن آن باید فیلترشکن خود را روشن کنید.
اصطلاحات سریال The office: فصل اول – قسمت اول
در این پست، قصد داریم 11 اصطلاح کاربردی استفاده شده در قسمت اول از فصل اول سریال فرندز را یاد بگیریم. ترجمه تمرین ها باعث می شوند یادگیری چندبرابر شود پس بعد از دیدن هر بخش حتما تمرین هارا ترجمه کنید و پاسخ خود را با پاسخ صحیح هرکدام در انتهای پست مقایسه کنید.
مطالبی که در قسمت اول سریال آفیس باید یاد بگیریم:
- مناسب دانستن
- منو همراهی کن
- اخراج شدن، شغل خود را از دست دادن
- درست حدس زدید، خودش است
- تو واژه نمی گنجه
- مخفی کردن، بین خودمون باشه
- اخراج کردن
- از کنترل کسی خارج بودن
- شوخی دستی، پست وانتی
- الگو
- باعث بهترین عملکرد کسی شدن
سریال The office(فصل اول - قسمت اول)
Ex: Corporate has deemed it appropriate to enforce an ultimatum upon me.
شرکت این رو مناسب دونسته تا اهرم فشاری به من تحمیل کنه.
Ex: just go on with it. follow my lead. Don’t pimp me
به صحبت ادامه بده. منو همراهی کن. لوم ندیا.
Ex: she did say that it could be this branch that gets the axe.
خب اون گفت که ممکنه این شرکت شغل خودش رو از دست بده.
Ex: this is Mr. Scott. Guilty. Guilty as charged.
ایشون آقای اسکات هستند. آره. درست حدس زدید خودشم.
Ex: it’s really beyond words.
واقعا تو واژه نمی گنجه
Ex: so do you think we could keep a lid on this for now?
فک می کنی بتونیم برای مدتی بین خودمون مخفی نگه داریم؟
Ex: I don’t think it would be the worst thing if the let me go.
فک کنم خیلی بد نمیشه اگه اخراجم کنند.
Ex: it could be out of your hands, Michael.
میتونه از کنترلت خارج باشه مایکل.
Ex: The thing about a practical joke is you have to know when to start and as well as when to stop.
قضیه شوخی دستی اینه که باید بدونی کی شروع کنی و کی تمومش کنی.
Ex: I think I’m a role model here. I think I garner people’s respect.
فک کنم اینجا یه الگوعم. فک کنم احترام بقیه رو به خودم جذب می کنم.
Ex: you get the best out of us.
تو باعث بهترین عملکرد ما میشی.
-
- Classes will continue as long as the teacher deems it appropriate.
- Follow my lead to get you out of here.
- This time, it’s the accountants who get the axe.
- Yeh, he’s guilty as charged of being a show-off, but he works out a lot in gym.
- I can’t really describe her. It’s beyond words.
- It’s better to keep a lid on this rather than going public.
- If you talk a lot they may let you go.
- I won’t let the situation get out of my hands.
- A lot of people can’t take the practical jokes.
- Who is your role model among celebrities?
- a good manager should get the most out of their employees.
دیدگاهتان را بنویسید