سریال Game of thrones (فصل اول – قسمت پنجم)

آموزش زبان با سریال Game of thrones

چرا آموزش زبان با سریال بازی تاج و تخت؟

بدون شک یکی از زیباترین سریال های تاریخ، سیال بازی تاج و تخت (Game of Thrones) می باشد. در این سریال تاریخی، از جملات، اصطلاحات و لغات بسیار مهم و کاربردی در یادگیری زبان استفاده می شود. تیم سریز با دقت بسیار، تمام این اصطلاحات، افعال دو کلمه ای و لغات را قسمت به قسمت جدا کرده و با جزوه و تمرین بیشتر به توضیح آنها پرداخته است. این دوره برای زبان آموزان با سطح متوسط طراحی شده و بسیار مناسب برای تقویت لهجه بریتیش می باشد. در پایین ه ویژگی ها و نحوه استفاده از دوره آموزش زبان با سریال game of thrones را مشاهده می فرمایید.

ویژگی های آموزش زبان با سریال گیم آف ترنز

  • یادگیری اصطلاحات کاربردی و مهم
  • افزایش دامنه لغات به صورت تضمینی
  • به خاطر سپردن جملات مهم در سریال
  • تقویت لهجه زیبای بریتیش
  • مناسب برای داوطلبان آیلتس، تافل، PTE و …
  • روشی بسیار جذاب برای عاشقان سریال گیم آف ترنز
  • شیوه تضمینی برای حفظ لغات، جملات و اصطلاحات
  • تمرین بیشتر با جزوه ی ضمیمه شده

خب حالا که از اهمیت یادگیری اصطلاحات این سریال آگاه شدین بیاین شروع کنیم.

اصطلاحات سریال Game of thrones: فصل اولقسمت پنجم

در این پست، قصد داریم 14 اصطلاح کاربردی استفاده شده در قسمت پنجم از فصل اول سریال بازی و تاج و تخت را یاد بگیریم. ترجمه تمرین ها باعث می شوند یادگیری چندبرابر شود پس بعد از دیدن هر بخش حتما تمرین هارا ترجمه کنید و پاسخ خود را با پاسخ صحیح هرکدام در انتهای پست مقایسه کنید.

مطالبی که در قسمت پنجم سریال بازی تاج و تخت باید یاد بگیریم:

  1. هرچی نباشه، بالاخره
  2. قرعه انداختن،  با قرعه کشی انتخاب کردن
  3. از هم پاشیدن، نابود شدن
  4. کسی رو مسئول/مقصر کاری دانستن
  5. موافقِ، در تطابق با
  6. شاید بهتره که، شاید بهترین کار اینه که
  7. از روی لجبازی/کینه
  8. دون تعلل، بدون فکر اضافه ای
  9. شب را بیدار ماندن، شب زنده داری کردن
  10. نیازی نیست …..
  11. قرار است که…. نزدیک است که….
  12. فایدش چیه؟، هدف کار چیه؟، خب که چی؟
  13. زنده کردن، احیا کردن

سریال Game of thrones (فصل اول - قسمت پنجم)

Ex: You’re from there yourself, after all.

هرچی نباشه خودتم اهل اونجایی.

Ex: All the knights draw straws, Lord Stark.

همه ی شوالیه ها قرعه میندازند لرد استارک.

نکته: یک بازی کوچک برای انتخاب کردن شخصی به صورت رندوم.
بدین صورت که یک نفر چند تا نی با طول های مختلف را در مشتش میگیرد و بقیه افراد هر کدام یک نی را انتخاب میکنند و از مشت آن فرد بیرون میشکند و هرکس کوتاهترین نی را انتخاب کرده باشد میبازد.

Ex: Without a Hand, everything will fall to pieces.

بدون مشاور همه چی از هم می پاشه.

Ex: I have Jon Arryn to thank for her.

من جان ارین رو مقصر (مسئول او) میدونم.

Ex: Strictly speaking, such a thing would not be in accordance with the King’s laws.

صراحتا چنین چیزی موافق ثوانین شاه نیست.

Ex: She’s changed. She was always a bit touched, but now … you might as well kill me here.

خواهرت تغییر کرده. همیشه یه ذره دیوانه بود ولی الان… شاید بهتره منو همینجا بکشی.

Ex: When I realized that wasn’t going to happen, I refused to ask out of spite.

وقتی فهمیدم که اون اتفاق قرار نیست بیفته، از روی لجبازی قبول نکردم.

Ex: I followed you into war — twice — without doubts, without second thoughts.

تا میدون جنگ دنبالت اومدم-دوبار-بدون هیچ تردیدی- بدون تعللی.

Ex: I stood vigil for him myself last night.

من خودم دیشب تا صبح بالاسرش بودم.

Ex: There’s no need to bloody yourself.

نیازی نیست خودتو خونی کنی.

Ex: If the wrong ears heard what I’m about to tell you, off comes my head.

اگه گوش های اشتباهی چیزی رو که قراره بهت بگم بشنوند.

Ex: Untie me. If I die, what’s the point?

دستامو باز کن. بمیرم فایدش چیه؟

Ex: At first, just saying her name, even in private felt like I was breathing life back into her.

اول، فقط گفتن اسمش، حتی تو ذهن خودم این احساس رو بهم دست میداد که دارم زندش میکنم

    1. I do like her – after all, she is my sister.
    2. Let’s draw straws for it—it’s the only fair way to decide who goes first.
    3. Their marriage began to fall to pieces after only a few months.
    4. You have John to thank for this problem.
    5. Behave in accordance with what is expected of your age.
    6. We may as well start the meeting – the others will be here soon.
    7. I’m sure he only said it out of spite.
    8. She’ll spend a hundred dollars on a dress without a second thought.
    9. She kept vigil at the bedside of her ailing son.
    10. There is no need to be afraid.
    11. We arrived just as the ceremony was about to begin.
    12. why do peacocks have fancy tails, what’s the point?
    13. The new chef has breathed life into the failing French restaurant.

دیدگاهتان را بنویسید