سریال The office (فصل دوم- قسمت دوم)
اصطلاحات سریال The office: فصل دوم– قسمت دوم
در این پست، قصد داریم 11 اصطلاح کاربردی استفاده شده در قسمت دوم از فصل دوم سریال آفیس را یاد بگیریم. ترجمه تمرین ها باعث می شوند یادگیری چندبرابر شود پس بعد از دیدن هر بخش حتما تمرین ها را ترجمه کنید و پاسخ خود را با پاسخ صحیح هرکدام در انتهای پست مقایسه کنید.
مطالبی که در قسمت دوم فصل دوم سریال آفیس باید یاد بگیریم:
- به ضرر کسی
- یه قانون کلی میگه …
- آدم مهم
- دهن لقی کردن، سری را فاش کردن
- از حالا به بعد
- (با تهدید و تطمیع) تحت تاثیر قرار دادن / کسی را ناراحت کردن
- یه سوالیه چند وقته میخاستم ازت بپرسم، یه سوال فنی دارم
- همه چی دست به دست هم داد
- هرجور راحتی
- اصلا موضوع همینه. همین موضوعه که در خطره
- دوروزمونه تغییر کرده
1 A joke but not necessarily at my expense.
یه جک اما نه لزوما به ضرر من (ضد من)
2. basic rule of thumb. Let’s just act every day like Pam’s mom is coming in.
واقعیتش، براساس یه قانون کلی در نظر بگیرید که هرروز انگار مادر پم میخاد بیاد.
3. Time to bring out the big guns.
وقتشه بریم سراغ آدم مهما
4. this bimbo blows the whistle on the whole thing
دختره میزنه دهن لقی می کنه و همه چیزو لو میده.
5. But from here on out, we can no longer be friends.
از الان به بد دیگه نمیتونیم دوست باشیم.
6. They really got to you, didn’t they? They didn’t get to me. I got to them
واقا تهدیداشون روت اثر گذاشته ها نه؟ نه خیر. من روشون تاثیر گذاشتم (تهدیدشون کردم).
7. I meant to ask you, you think you can get someone to drive me around because of the DUI situation?
خوب شد یادم اومد، میتونی به یه نفر بگی منو برسونه به خاطر DUI نمیتونم رانندگی کنم؟
8. one thing led to another. And we brought ’em back to the motel.
آره دیگه همه چی دست به دست هم داد بد آوردیمشون متل.
9. Well, suit yourself.
خب هرجور راحتی
10. This is what’s at stake.
اصلا موضوع همینه
11. Times have changed a little.
دوروزمونه تغییر کرده
سریال The office (فصل دوم- قسمت دوم)
Ex: : A joke but not necessarily at my expense.
یه جک اما نه لزوما به ضرر من (ضد من)
Ex: Uh, in fact, uh, basic rule of thumb. Let’s just act every day like Pam’s mom is coming in.
واقعیتش، براساس یه قانون کلی در نظر بگیرید که هرروز انگار مادر پم میخاد بیاد.
Ex: Time to bring out the big guns.
وقتشه بریم سراغ آدم مهما
Ex: And then, suddenly, for no reason, this bimbo blows the whistle on the whole thing just to be a bitch.
و بدش، یهو بیخودی، دختره میزنه دهن لقی می کنه و همه چیزو لو میده.
Ex: But from here on out, we can no longer be friends.
از الان به بد دیگه نمیتونیم دوست باشیم.
Ex: They really got to you, didn’t they? They didn’t get to me. I got to them.
واقا تهدیداشون روت اثر گذاشته ها نه؟ نه خیر. من روشون تاثیر گذاشتم (تهدیدشون کردم).
Ex: I meant to ask you, you think you can get someone to drive me around because of the DUI situation?
خوب شد یادم اومد، میتونی به یه نفر بگی منو برسونه به خاطر DUI نمیتونم رانندگی کنم؟
Ex: And so, you know, one thing led to another. And we brought ’em back to the motel.
آره دیگه همه چی دست به دست هم داد بد آوردیمشون متل.
Ex: Well, suit yourself.
خب هرجور راحتی
Ex: This is what’s at stake.
اصلا موضوع همینه
Ex: Times have changed a little. And even though we’re still a family here.
دوروزمونه تغییر کرده ولی هنوز ما یه خانواده ایم.
-
- they all had a good laugh at my expense.
- A good rule of thumb is that a portion of rice is two handfuls.
- one of the party’s big guns
- People should be able to blow the whistle on corruption without losing their jobs.
- From here on out, I’m making all the decisions.
- I know he’s annoying, but you shouldn’t let him get to you.
- Meant to ask you, how old are you?
- He came by to see if she was lonely. One thing led to another and he stayed the night.
- “I don’t want to go.” “Suit yourself. We’ll go without you.”
- At stake is the success or failure of world trade talks
- times have changed but so have i.
دیدگاهتان را بنویسید