سریال Game of thrones (فصل اول- قسمت هشتم)
اصطلاحات سریال Game of thrones: فصل اول– قسمت هشتم
در این پست، قصد داریم 6 اصطلاح کاربردی استفاده شده در قسمت هشتم از فصل اول سریال بازی تاج و تخت را یاد بگیریم. ترجمه تمرین ها باعث می شوند یادگیری چندبرابر شود پس بعد از دیدن هر بخش حتما تمرین ها را ترجمه کنید و پاسخ خود را با پاسخ صحیح هرکدام در انتهای پست مقایسه کنید.
مطالبی که در قسمت هشتم فصل اول سریال گیم آو ترونز باید یاد بگیریم:
- محدود به، منحصر به بودن
- چاره دیگری برای کسی نزاشتن
- ربطی به کسی نداره
- دوران بحرانی
- حالا که بحث … است
- دل به دست آوردن، متقاعد ساختن
1 You’re confined to quarters.
محدود به اقامتگاهی
2. You left us no choice.
چاره ای برامون نزاشتی
3. I’m telling you, it’s a wonder your mother turned out to be the positive, life-affirming person that she is.
والا بخدا. عجیبه که مادرت مثبت اندیش و امیدبخش باشه.
4. This is no concern of yours.
به تو ربطی نداره
5. you’re a welcome sight in these troubled times.
شما امید بزرگی در این دوران بحرانی هستین.
سریال Game of thrones (فصل اول- قسمت هشتم)
Ex: : I told you not to do anything stupid. You’re confined to quarters.
بهت گفتم کار احمقانه نکن. محدود به اقامتگاهی.
Ex: You left us no choice.
چاره ای برامون نزاشتی
Ex: This is no concern of yours.
به تو ربطی نداره
Ex: Lady Catelyn, you’re a welcome sight in these troubled times.
بانو کترین، شما امید بزرگی در این دوران بحرانی هستین.
Ex: While we’re on the subject of war, I made promises to my friends here,
حالا که تو بحث جنگیم به دوستام قولی دادم..
Ex: You think you can win us over with your trinkets?
فک میکنی میتونی با چند تا زیورآلات دل مارو بدست بیاری؟
-
- Let’s confine our discussion to the matter in question, please!
- I was left with no choice but to report him.
- His affairs were none of her concern.
- During his teenage years he went through was he called a troubled time.
- While you are on the subject of houses, I’m gonna sell my house too.
- He’s not sure about the idea, but I’m sure we’ll win him over in the end.
دیدگاهتان را بنویسید